زندگينامه وسخنان جك لندن
زندگينامه وسخنان جك لندن
رمان نويس امريكايي (1876- 1916)
«جک لندن» (نام واقعی جان گریفیث John Griffith) رماننویس امریکایی در روز 12 ژانويه 1876در «سانفرانسیسکو»
متولد شد. او پسر نامشروعی بود که پس از ازدواج مادرش با جان لندن، نام خانوادگی او را یافت. جک دوره کودکی را
به دشورای گذراند و برای کمک به وضع مالی خانواده به شغل های گوناگون مانند روزنامه فروشی، کارگری در
لباسشویی، پیشخدمتی در کافههای بندری و کارگری در کشتی دست زد.
«جک» در سن 14 سالگی از مدرسه دستور زبان انگلیسی فارغ التحصیل شد، اما به دلیل ناتوانی مالی نتوانست
ادامه تحصیل دهد و به ناچار در کارخانه قوطیسازی مشغول به کار شد. خوشبختانه کار در دوران کودکی بدنش را
نیرومند و مردانه کرده بود. کودکی «جک» در تنهایی گذشته بود و کتابخانه محلشان اولین و تنها آشنایی او با فرهنگ
بشمارمی رفت. کتابها، جهانی فراتر از اکلند را پیش روی او می گشودند. در این زمان، «جک» در بخش ترشیجات
یک فروشگاه مواد غذایی کار می کرد و هر چه بیشتر سرکه جا میانداخت، احساس بیقراری و فرار در او قویتر میشد و
اغلب این احساس نفرت خود را با مست کردن آرام می کرد. او به مست کردن در کافه های محله عادت کرده بود و در
همین مکانها بود که با مردان دریا (ملوانان، شکارچیان خوک آبی و نهنگ و زوبینسازان) آشنا شد. فرصتی فراهم
شده بود تا به صید غیرقانونی صدف بپردازد و با کمال میل آن را پذیرفت. وقتی که فصل صید گذشت و او لذت کافی از
این حرفه را در مدت سه ماه بدست آورد، به سن فرانسیسکو بازگشت.«جک»، پس از تمام شدن مدت زمان
ممنوعیت شکار، به دریا بازگشت و ماه ها از این فرصت پیش آمده برای تجربه کردن دریا و احساس آزادی استفاده
کرد. وقتی «جک» به کالیفرنیا بازگشت، یک سالی از سفرش به گوشه و کنار ایالات متحده میگذشت. حالا
میخواست از عادتهای اوباش گونه دست برداشته و با تلاشی که در کسب و کار نشان میداد، مادرش را خوشحال
کند. او میخواست با عهده دارشدن وظیفه نان آوری خانواده مایه افتخار مادر باشد.«جک» در سن 19 سالگی بر آن
شد تا به دبیرستان باز گردد. او حالا هم کار میکرد و هم درس میخواند. کم کم، با توجه به آشنایی اش با حزبهای
سیاسی این کشور و بویژه حزب سوسیال، به نظریه های سیاسی علاقمند شد. جک از نوجوانی با اشتياق بسیار
به مطالعه آثار«کارل مارکس»، «انگلس» و«نیچه» پرداخت و سوسیالیسم را در سفرهایش به دیگر ایالتهای آمریکا
شناخته و به آن علاقمند شده بود. سوسیالیسم سالها فکر و هدف او را تشکیل میداد. از «جک لندن» به عنوان
«پسر سوسیالیست اکلند» نیز یاد می شود. وی چندین بار، در بزرگسالی، تلاش کرد که در انتخابات شهرداری پیروز
شود، اما موفق نشد.«جک» میخواست وارد جریانهای انقلابی شود، اما ابتدا می بایست دبیرستان را تمام کرده و
وارد دانشگاه می شد. عضویتش در حزب کارگر سوسیالیست منجر به اخراجش از مدرسه شد. پس تصمیم گرفت که
با تکیه بر علاقه شخصی خود به مطالعه پرداخته و وارد دانشگاه کالیفرنیا در برکلی شود. سرانجام، در دانشگاه
پذیرفته شد، اما هنوز چهار ماه از ورودش نگذشته بود که شرایط خفقان حاکم در دانشگاه وی را دلسرد کرده و مجبور
به انصراف از ادامه تحصیل شد. او شروع به نوشتن و مطالعه کرد. در این زمان در یک لباسشویی کار می کرد تا هزینه
زندگیش نیز تامین شود.
ادامه مطلب